۶/۱۱/۱۳۸۹

مجموعه تصاویر ماندگار از آل پاچینو

آلفردو جیمز پاچینو در 25 آپریل 1940در نیویورک سیتی (New York City) محله هارلم شرقی (East Harlem) از پدر و مادری ایتالیایی به دنیا آمد. پدرش سالواتور پاچینو (زاده شهر کورلئونه) کارمند شرکت بیمه و مادرش رز پاچینو (دارای نژاد امریکایی-ایتالیایی) خانه دار بود و پدربرزگ و مادربزرگ او در اصل اهل سیسیلی بوده‌اند.

مجموعه عکس های آل پاچینو مجموعه عکس های آل پاچینو مجموعه عکس های آل پاچینو مجموعه عکس های آل پاچینو مجموعه عکس های آل پاچینو مجموعه عکس های آل پاچینو مجموعه عکس های آل پاچینو مجموعه عکس های آل پاچینو مجموعه عکس های آل پاچینو مجموعه عکس های آل پاچینو مجموعه عکس های آل پاچینو مجموعه عکس های آل پاچینو مجموعه عکس های آل پاچینو مجموعه عکس های آل پاچینو

او تنها فرزند خانواده بود ، پدر ومادرش هنگامیکه تنها 2 سال داشت از هم جدا شدند و او و مادرش به همراه پدربزرگ و مادر بزرگش به محله فقیر نشین برونکس زو (Bronx Zoo) نقل مکان کردند.
آلفردوی کوچک بچه بسیار حساسی بود و والدین مادرش چنان از اوحمایت و مراقبت می کردند که او تا سن 7 سالگی حق بیرون رفتن از خانه را نداشت اما پس از 7 سالگی توانست همراه مادرش به سینما برود.
او مجذوب هنر بازیگران شد. در مدرسه شاگرد خیلی موفقی نبود اما همیشه در تمامی نمایش‌های مدرسه خوش می‌درخشید معلمانش متوجه استعداد خدادادی او شدند و غالبا از او می‌خواستند تا کتاب مقدس را با صدای بلند بخواند اما اینکار او را ارضا نمی‌کرد.
در سن 14 سالگی بعد از تماشای نمایشنامه‌ای از چخوف تصمیم گرفت وارد عرصه بازیگری شود و برای همین وارد دبیرستان هنرهای زیبا شد اما از آنجایی که بجز درس انگلیسی در هیچکدام از دروس موفقیتی به دست نیاورد درسن 17 سالگی دبیرستان را ترک کرد. همانند بسیاری از بازیگران سینما شغلهای متفاوتی مانند پیغام رسان راهنمای سینما و سرایداری آپارتمان را تجربه کرد و در کنار آن به کلاسهای بازیگری می رفت و سپس به استودیوی هربرت برگف (Herbert Berghof) پیوست.

در سال 1961 به جرم حمل اسلحه غیر مجاز توقیف شد. مادر او مشوق اصلی‌اش بود اما متاسفانه هنگامیکه 23 سال داشت مادرش را طی یک بیماری از دست داد و این ضریه سنگینی برای آل بود او تصمیم گرفت به خواسته مادرش جامه عمل بپوشاند و روزی بازیگر بزرگی شود.
از سال 1967 در نمایشهای ریز و درشت بسیاری ایفای نقش کرد از سال 1970 به بعد به نظر می‌رسید در کار خود پختگی لازم را یافته و استایل و سبک خود را پیدا کرده است اما او هنوز ستاره رسانه ها نشده بود. ورود او به عرصه بازیگری را باید سال ۱۹۶۹ دانست. پاچینو در این سال در فيلم ناتالی و من بازی کرد و دو سال پس از آن نیز ایفای نقشی در وحشت در نیلی پارک را پذیرفت. اما بازی در این دو فیلم هرگز او را راضی نکرد تا اینکه فرانسیس فورد کاپولا تصمیم به ساخت یکی از شاهکارهای تاریخ سینما یعنی فیلم پدرخوانده گرفت، نقش «مایکل کورلئونه» به او واگذار شد.
رابرت ردفورد و جک نیکلسون و رابرت دنيرو و ... جمعی دیگر از بازیگران معروف سینما مورد آزمایش قرار گرفتند اما کاپولا فقط پاچینو را انتخاب کرد. پاچینو در سال 1972 پس از ایفای نقش در فیلم پدر خوانده و بازی فوق العاده‌اش نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد که به آن نرسید.
بعد از آن سال با اتکا به بازی درخشان چشمان نافذ و صدای دلنشین‌اش تبدبل به یکی از هنرپیشه‌های موفق و پرکار سیما شد. در سال ۱۹۷۳ او در فیلمهای مترسک و سرپیکو بازی کرد. در مترسک نقش آدمی سرگشته را داشت که در پی هویت خویش است و در سرپیکو نیز یک پاچینوی تمام عیار بود. وی در این فیلم نقش فرانک سرپیکو افسر پلیسی را بازی کرد که فساد افسران مافوق خود را افشا می‌کند. پاچینو در همان سال بار دیگر نامزد دریافت اسکار شد اما باز هم این جایزه نصیبش نشد. اما منتقدان، جایزه گلدن گلاب را به سبب بازی در سرپیکو به وی اهدا کردند.

از دیگر بازیهای چشمگیر پاچینو می‌توان به حضورش در فیلمهای پدرخوانده ۲ (۱۹۷۴)، بعد از ظهر سگی (۱۹۷۵) و عدالت برای همه (۱۹۷۹) اشاره کرد. پاچینو برای بازی در همه این فیلمها نامزد اسکار شد ولی مورد بی مهری اعضای اسکار قرار گرفت. او می‌گوید: «من برای اسکار بازی نمی‌کنم، چون بازیگری عشق من است، عشقی که هرگز نمی‌توانم رهایش کنم». او برای بازی در فیلمهایی چون کرایمر علیه کرایمر (۱۹۷۹)، اینک آخرالزمان، متولد چهارم جولای (۱۹۸۹) برای بازی دعوت شد ولی او قبول نکرد.هنگامی که کاپولا برای فیلم اینک آخرالزمان او را دعوت کرد، پاچینو در یک جمله پاسخ منفی به او داد: «من با تو به جنگ نخواهم آمد». دهه ۹۰ را برای باید دهه نوینی برای پاچینو دانست، زیرا او که پس از بازی در فیلم انقلاب (۱۹۸۵) مبتلا به ذات الریه شده و مدت چهار سال نیز از عالم سینما دور مانده بود در فیلم دریای عشق (۱۹۸۹) بار دیگر خوش درخشید. از فیلمهای معروف او در این دهه می‌توان به دیک تریسی، پدرخوانده ۳ (۱۹۹۰)، فرانکی و جانی (۱۹۹۱)، گلن گری گلنراس (۱۹۹۲)، راه کارلیتو (۱۹۹۳)، التهاب (۱۹۹۵)، تالار شهر (۱۹۹۶)، وکیل مدافع شیطان، دنی براسکو (۱۹۹۷) و خودی (۱۹۹۸) اشاره کرد.
اما برترین فیلم او در این دهه، بوی خوش زن در سال ۱۹۹۲ می‌باشد که جایزه اسکار را برایش به ارمغان آورد. او در این فیلم ایفاگر نقش مرد نابینایی بود که عشق به همنوع را به بهترین شکل ممکن بیان می‌کند. علاوه بر جایزه اسکار، جایزه گلدن گلاب نیز برای این فیلم از سوی منتقدان، به او اعطا شد.
زمانی که نقش شیطان را در فیلم وکیل مدافع شیطان (۱۹۹۷) را ایفا کرد، همه بزرگان، نامداران و تماشاگران سینما و مردم عادی او را نابغه خواندند. در سال ۱۹۹۶ از سوی انجمن گوتام جایزه ویژه یک عمر فعالیت هنری نصیبش شد و پس از آن نیز از سوی فستیوال بین المللی فیلم سن سباستین اسپانيا، جایزه مشابهی به او اهدا شد. او در سال ۲۰۰۲ در فیلم بی خوابی نقش یک کاراگاه را بازی کرد که در تعقیب یک قاتل حرفه‌ای است. تاجر ونیزی (۲۰۰۴) را باید بهترین فیلم او از سال ۲۰۰۰ به بعد دانست. کمتر بازیگری در سینمای جهان می‌توان سراغ گرفت که نظیر پاچینو قدرت بازی با چشم را داشته باشد.
چشمان پاچینو قدرت صحبت کردن با مخاطب را دارد و می‌توان برق خاصی را در دیدگان وی احساس کرد. این یکی از امتیازات منحصر به فرد او است و فیلم پدرخوانده ۲ اوج بازی وی با چشمهایش به شمار می‌رود. پاچینو در بازیگری دارای سبک ویژه‌ای است و به واقع سرشار از استعداد است و به خوبی می‌تواند ایفاگر هر نقشی باشد. نکته برجسته در بیشتر بازیهای او این است که مخاطب را با خود همراه می‌سازد. فرانسیس فورد کاپولا درباره او می‌گوید: «اگر کارگردان نمی‌شدم دوست داشتم یک پاچینو بودم».
صدای گرم و دلنشین او در بازی به پاچینو کمک فراوانی می‌کند، گویی اعضای بدنش همه هنگام بازی واقعاً بازیگر هستند. در میان ستاره‌های هالیوود، بازیگران انگشت شماری چون مارلون براندو را می‌توان یافت که صدایی مانند او داشته باشند. او سالهای سال با دوست دخترش آنجلو زندگی کرد که حاصل آن دو فرزند دوقلو (Anton & Olivia) است.
پاچینو هرگز ازدواج نکرده اما دارای دخترخوانده‌ای به نام جولی است که مادرش یک معلم تئاتر بوده و پاچینو علاقه زیادی به او دارد. آل پاچینو در زندگی شخصی خود چیزی برای مخفی کردن ندارد و شاید به همین دلیل نزد مطبوعات و روزنامه نگاران از محبوبیت ویژه‌ای برخوردار است. او انسانی وارسته و درستکار است که همواره تلاش دارد به همنوعان خود، آن هم به هر شکل ممکن کمک نماید و همین موضوع سبب شده تا وی دوست داشتنی باشد.


http://www.d4ir.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر