۷/۲۹/۱۳۸۹

حکایت بانک زمان ! ...



تصور کنيد حساب بانکي داريد که در آن هر روز صبح 86400 تومان به حساب شما واريز مي گردد و شما فقط تا اخر شب فرصت داريد تا همه پول ها را خرج کنيد چون اخر وقت حساب شما خود به خود خالي مي شود.

در اين صورت شما چه خواهيد کرد ؟

البته سعي مي کنيد تا اخرين ريال را خرج کنيد!

هر يک از ما يک چنين حساب بانکي داريم ؛ حساب بانکي زمان!
هر روز صبح در بانک زمان شما 86400 ثانيه واريز و تا پايان شب به پايان مي رسد .
هيچ برگشتي در کار نيست و هيچ مقداري از اين زمان به فردا اضافه نمي شود.
ارزش يک سال را دانش اموزي که مردود شده ، مي داند.
ارزش يک ماه را مادري که فرزند نارس به دنيا اورده ، مي داند.
ارزش يک هفته را سردبير يک هفته نامه مي داند.
ارزش يک ساعت را عاشقي که انتظار معشوق را مي کشد.
ارزش يک دقيقه را شخصي که از قطار جا مانده .
ارزش يک ثانيه را ان که از تصادفي مرگبار جان به در برده ، مي داند.
باور کنيدهر لحظه گنج بزرگي است !
گنجتان را اسان از دست ندهيد!

به ياد داشته باشيد:
زمان به خاطر هيچ کس منتظر نمي ماند!
فراموش نکنيد:
ديروز به تاريخ پيوست.
فردا معما است.
و امروز هديه است!


http://www.d4ir.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر