۱/۱۱/۱۳۹۰

کونگ فو شائولین !!! Kang Fu

فقط یک یا دو نفر در جهان می توانند این حرکت را انجام دهند Only two people in the world can pull off this job
http://www.gifbin.com/bin/122009/1260528582_shaolin_monk_balances_on_2_fingers.gif
http://www.d4ir.com/

مستند شکار انسان ها توسط کوسه با دوبله فارسی

حمله کوسه به انسان

حمله کوسه به انسان

دانلود این مستند برای اولین بار در ایران و جهان با دوبله فارسی !

باز با وب سایت اولین ها مستندی بی نظیر را ارائه کرده ایم!

مستند شکار انسان ها توسط کوسه با دوبله فارسی

بدترین کابوس بشریت زنده بلعیده شدن توسط حیوانات وحشی است .

آیا می خواهید صحنه های واقعی از خورده شدن انسان توسط حیوانات را ببینید؟

آیا می خواهید خشم حیوانات علیه انسان را مجسم کنید؟

پس نفس ها را در سینه حبس کنید!و با ما همراه باشید.


در این قسمت سه داستان جالب از کسانی را بازگو می کنیم که به طرز وحشیانه ای مورد هجوم خون خوارترین درنده ی اقیانوس قرار می گیرند .

از افرادی که ناراحتی قلبی دارند تقاضا میشود این مستند را نبینند.این مستند برای افراد بالای ۱۳ سال و زیر ۵۰ سال توصیه می شود.

حجم برنامه: ۱۱۸۰ مگابایت

کیفیت و فرمت : Mpeg – High

دانلود : بخش اول - بخش دوم - بخش سوم - بخش چهارم

پسورد فایل فشرده : www.alborzdownload.com

منبع :www.AlborzDownload.com


طراحی زیبای یک خانه تابستانه در نروژ | The beautiful design of a summer house in Norway

۱/۱۰/۱۳۹۰

جدیدترین شیوه جلوگیری از تقلب (عکس) | The most sophisticated method for preventing students from cheating !!!

الیزابت تیلور به مراسم تشییع جنازه خود دیر رسید

الیزابت تیلور در وصیت نامه خود نوشته است که او باید برای 15 دقیقه به مراسم تشییع جنازه خود دیر برسد که این خواسته ی او عملی شد.

تیلور


تیلور که برنده دو جایزه اسکار بود دیروز در یک مراسم خصوصی در گلندال در کالیفرنیا دفن شد.

تابوت تیلور که اغشته به عطر، بنفشه، سوسن و یاسمن بود، بسته شد. او در آرامگاه بزرگ، همان محلی که دوست قدیمی خود، مایکل جکسون در انجا دفن شده است، دفن شد.


http://www.d4ir.com/

تقاضای مرخصی همسر !!!! ...

می گویند در دوران قبل که پاســگاه های ژاندارمری در مناطق مرزی و روستایی و دور از شهرها وجود داشته و اکثرا ماموران مستقر در آنها از نقاط ديگر برای خدمت منتقل می شدند باید مــدت زيادی را دور از اقوام و بستگان سپری می کردند کما اینکه سفر و رفت وآمد به سهولت فعلی نبوده شاید بعضی مواقع حتی در طول سال هم امکانی برای مسافرت ماموران به شهر موطن خود پیش نمی آمد و به همين خاطر معدود خانه سازمانی در اختیار فرمانده پاسگاه و برخی ماموران ديگر قرار می گرفت.

همـــسر یکی از فرماندهان پاسگاه که به تازگی هم ازدواج کرده و چندین ماه از زندگیشان دور از شهر و بستگان در منطقه خدمت همسرش می گذشت بدجوری دلتنگ خانواده پدری اش شده بود چندين بار از شوهرش درخواست می کند که برای دیدن پدر ومادرش به شهرشان به اتفاق هم یا به تنهایی مسافرت کند ولی هر بار شوهرش به بهانه ای از زیر بار موضوع شانه خالی می کند. زن که در این مدت با چگونگی برخورد ماموران زیر دست شوهرش و بعضا مکاتبات آنها برای گرفتن مرخصی و غیره هم کم و وبیش آشنا شده بود به فکر می افتد حالا که همسرش به خواسته وی اهمیتی قائل نمی شود او هم به صورت مکتوب و به مانند ماموران درخواست مرخصی برای رفتن و دیدن خانواده اش بکند ، پس دست به کار شده و در کاغذی درخواست کتبی به این
شرح می نویسد:

" جناب ..... فرمانده محترم ...
اینجانب .... همسر حضرتعالی که مدت چندين ماه است پس از ازدواج با شما دور از خانواده و بستگان خود هستم حال که شما بدلیل مشغله بیش از حد کاری فرصت سفر و دیدار بستگان را ندارید بدینوسیله درخواست دارم که با مرخصی اینجانب به مدت .. برای مسافرت و دیدن پدر ومادر واقوام موافقت فرمائيد ."

" با احترام ..... همسر شما"


و نامه را در پوشه مکاتبات همسرش می گذارد.


چند وقت بعد جواب نامه به این مضمون بدستش میرسد:

"سرکار خانم ...
عطف به درخواست مرخصی سرکار عالی جهت سفر برای دیدار اقوام، با درخواست شما به شرط تامین جانشین موافقت میشود ."

فرمانده ..."

خودتان می توانید حدس بزنید که همسر بیچاره با دیدن این جواب قید مسافرت و دیدن پدرو مادر را زده ماندن در همان محل خدمت شوهر رضایت می دهد.


۱/۰۹/۱۳۹۰

!!!وسوسه ی فیس بوک !! | The temptation of Facebook!!!!

رئیس جمهور ترکمنستان هزار تن آرد عیدی داد و یک هواپیما از احمدی​نژاد عیدی گرفت!

رئیس جمهور ترکمنستان هزار تن آرد عیدی داد و یک هواپیما از احمدی​نژاد عیدی گرفت!

سیاست > دولت - قربانقلی بردی محمداف، هزار تن آرد به عنوان عیدی به همتای ایرانی​اش داده بود و امروز در بدو ورود به ایران، با مقابله به مثل میلیونی محمود احمدی​نژاد روبرو شد.

به گزارش خبرآنلاین، رییس جمهور ترکمنستان که برای شرکت در جشن جهانی نوروز صبح امروز وارد تهران شد؛ هدیه رییس جمهور ایران را که یک فروند هواپیمای اسپورت دو نفره است، دریافت کرد. به این ترتیب او هزار تن آرد عیدی داد و یک هواپیما از احمدی​نژاد عیدی گرفت!

این هواپیما در کلاس LSA و از نوع هواپیمای 'پرنده آزاد' است و سومین هواپیما در دنیا در این کلاس پروازی به شمار می‌رود. قیمت هرنوع از این نوع هواپیما حدود 130 میلیون تومان است.

این در حالی است که هدیه نوروزی رییس جمهوری ترکمنستان شامل هزار تن آرد بود که 28 اسفند از ایستگاه راه آهن عشق آباد بارگیری شد و روز 4 فروردین در مراسمی با حضور سرکنسول ترکمنستان و جمعی از مسؤولان خراسان رضوی به سیلوی مشهد تحویل شد.

اما هواپیمای اهدایی به محمداف، برای استفاده شخصی، آموزشی، کنترل مرزها و کنترل ترافیک طراحی شده و سرعت پروازش هواپیما 250 تا 300 کیلومتر در ساعت و برد آن را 900 کیلومتر است.\

کیسه ی خلیفه !!


http://www.d4ir.com/

لوازم ابتکاری !! | The creative tools

تلاش برای ترور دوباره ابراهیم تاتلیسس! + عکس | The second attempt to assassinate Ibrahim Tatlis


پلیس ترکیه مظنونی را که قصد داشت برای دومین بار ابراهیم تاتلیسس را ترور کند دستگیر و زندانی کرد. این فرد در تلاش بود تا برای دومین بار ابراهیم تاتلیس را بر روی تخت بیمارستان ترور کند.
نهاد سیمسک، که ادعا می‌شود به گروهک پ. ک. ک (حزب کارگران کردستان) تعلق دارد، در تلاش بود تا با برنامه‌ای مشخص برای بار دوم ابراهیم تاتلیس را در بیمارستان ترور کند. به گفته مقامات پلیس ترکیه، در منزل این فرد ایمیل‌های کد بندی شده، نوشته‌ها و همچنین نقشه طبقه همکف بیمارستان پیدا شده است. در یکی از این ایمیل ها این طور عنوان شده بود « کار را تموم کن».

نهاد سیسمیک در یکی از اردوگاههای نظامی پ.ک.ک

از سوی دیگر به گفته وب سایت بلومبرگ، حزب پ. ک. ک بدنبال ترور این خواننده کرد تبار بودند. آنها خواستار سر به نیست شدن این خواننده بودند، زیرا که ابراهیم تاتلیسس به حزب عدالت و توسعه (حزب حاکم در ترکیه) نزدیک شده بود.
ابراهیم تاتلیسس متولد جنوب شرقی ترکیه- منطقه‌ای که اکثر کردهای ترکیه سکونت دارند- است. او در ۱۳ مارس، در حالی که از استودیوی ضبط در حال خروج بود توسط ۵ نفر مسلح ترور شد. او سریعا به بیمارستان منتقل شد و در حال حاضر بر اساس گفته‌های پزشکان، وضعیت او رو به بهبودی است.
این خواننده کرد تبار، صاحب رستوران زنجیره‌ای در ترکیه است و یک شرکت تولید برنامه‌های تلوزیونی نیز برای خود دارد.

۱/۰۸/۱۳۹۰

آبروی لامبورگینی رفت + عکس | Lamborghini's reputation is gone + Picture

به گزارش پیمانه به نقل از روزنامه‌های محلی، مسوول انبار مصالح ساختمانی در چینگادو (شرق چین)، این خودروی لامبورگینی گالاردو را دست‌دوم خریده بود، اما از خدمات پس‌ازفروش شرکت لامبورگینی ناراضی بود، چراکه شرکت نتوانسته بود مشکل موتور خودرو را یک ماه پس از خرید آن برطرف کند؛ به همین دلیل تصمیم گرفت چند کارگر را استخدام کند تا با داغان کردن خودرو، عصبانیتش را فروبنشاند!
This happened because a man in China (east) bought the second hand Lamborghini and the company refused to give the man after sell services so he decided to do this to this car with some help from his friends of course so maybe his frustration is down a little


زیرنویس های خنده دار فارسی !!!! ...

دكتر حسابي و علل پيشرفت علمي جوامع غربي

دانشگاه شیکاگو بسیار پیشرفته بود. مهم تر از هر چیزی آزمایشگاه های متعدد و معتبر آن بود. من در لابراتوار بسیار پیشرفته اپتیک، مشغول به کار شدم. در خوابگاه دانشگاه هم اتاق مجهزی برای اقامت، به من داده بودند. از نظر وسایل رفاهی، مثل اتاق یک هتل بسیار خوب بود. آدم باورش نمی شد، این اتاق در دانشگاه باشد. معلوم بود که همه چیز را، برای دلگرمی محققین و اساتید، فراهم کرده بودند. نکته خیلی مهم و حائز اهمیت، آزمایشگاه ها و چگونگی تجهیزات آن بود. یک نمونه از آن مربوط به میزی می شد، که در آن آزمایشگاه به من داده بودند، این میز کشوی کوچکی داشت، از روی کنجکاوی آنرا بیرون کشیدم، و با کمال تعجب، چشمم به یک دسته چک افتاد. دسته چک را برداشتم، و متوجه شدم تمام برگه های آن امضا شده است. فوراً آنرا نزد پروفسوری که رئیس آزمایشگاه ها و استاد راهنمای خودم بود بردم.چک را به او دادم، و گفتم: ببخشید استاد، که بی خبر مزاحم شدم. موضوع بسیار مهمی اتفاق افتاده است، ظاهراً این دسته چک مربوط به پژوهشگر قبلی بوده، و در کشوی میز من جا مانده است، واضافه کردم، مواظب باشید، چون تمام برگ های آن امضا شده است، یک وقت گم نشود
پروفسور با لبخند تعجب آوری، به من گفت: این دسته چک را دانشگاه برای شما، مانند تمام پژوهشگران دیگر دانشگاه، آماده کرده است، تا اگر در هنگام آزمایش ها به تجهیزاتی نیاز داشتید، بدون معطلی به کمپانی سازنده تجهیزات اطلاع بدهید.آن تجهیزات را، برای شما می آورند و راه می اندازند و بعد فاکتوری به شما می دهند. شما هم مبلغ فاکتور شده را روی چک می نویسید و تحویل کمپانی می دهید. به این ترتیب آزمایش های شما با سرعت بیشتری پیش می روند.
توضیح پروفسور مرا شگفت زده کرد و از ایشان پرسیدم: بسیار خوب، ولی این جا اشکالی وجود دارد، و آن امضای چک های سفید است؛ اگر کسی از این چک سوء استفاده کرد، شما چه خواهید کرد؟
با لبخند بسیار آموزنده یی چنین پاسخ داد: بله، حق با شماست. ولی باید قبول کنید، که درصد پیشرفتی که ما در سال بر اساس این اعتماد به دست می آوریم، قابل مقایسه با خطایی که ممکن است اتفاق بیفتد، نیست
این نکته، تذکر یک واقعیت بزرگ و آموزنده بود. نکته یی ساده که متاسفانه ما در کشورمان، نسبت به آن بی توجه هستیم
یک روز که در آزمایشگاه مشغول به کار بودم، دیدم همین پروفسور از دور مرا به شکلی غیر معمول، نگاه می کند. وقتی متوجه شد، که من از طرز دقت او نسبت به خودم متعجب شده ام، با لبخندی بسیار جذابی کنارم آمد، و گفت: آقای دکتر حسابی، شما تازگی ها چقدر صورتتان شبیه افراد آرزومند شده است؟ آیا به دنبال چیزی می گردید، یا گم گشته خاصی دارید؟
من که از توجه پروفسور تعجب کرده بودم با حالت قدرشناسی گفتم: بله، من مشغول تجربه ی نظریه ی خودم، در مورد عبور نور از مجاورت ماده هستم، برای همین، اگر یک فلز با چگالی زیاد، مثل شمش طلا با عیار بالا داشتم، از آزمایش های متعدد، روی فلز های معمولی خلاص می شدم، و نتایج بهتری را در فرصت کمتری به دست می آوردم؛ البته این یک آرزوست
او به محض شندیدن خواسته ام، گفت: پس چرا به من نمی گویید؟
گفتم آخر خواسته من، چیز عملی نیست. من با شمش آلومینیوم، میله برنز و میله آهنی تجربیاتی داشته ام، ولی نتایج کافی نگرفته ام و می دانم که دستیابی به خواسته ام غیز ممکن است
پروفسور وقتی حرف های مرا شنید از ته دل خنده یی کرد و اشاره کرد که همراه او بروم. با پروفسور به اتاق تلفنخانه دانشگاه آمدیم. پروفسور با لبخند و شوق، به خانمی که تلفنچی و کارمند جوان آنجا بود، سفارش شمش طلا داد و خداحافظی کرد، و رفت. من که هنوزباورم نمی شد، فکر می کردم پروفسور قصد شوخی دارد و سربه سرم می گذارد. با نومیدی به تعطیلات آخر هفته رفتم. در واقع 72 ساعت بعد، یعنی روز دوشنبه که به آزمایشگاه آمدم، دیدم جعبه ای روز میز آزمایشگاه است. یادداشتی هم از طرف همان خانم تلفنچی، روی جعبه قرار داشت، که نوشته بود
امیدوارم این شمش طلا ، به طول 25 سانتی متر، و با قطر 5 سانتی متر با عیار بسیار بالایی به میزان 24، که تقاضا کرده اید، نتایج بسیار خوبی برای کار تحقیقی شما، بدست دهد
با ناباوری، ولی اشتیاق و امید به آینده یی روشن کارم شروع کردم.شب و روز مطالعه و آزمایش می کردم تا بهترین نتایج را بدست آورم.حالا دیگر نظریه ام شکل گرفته بود و مبتنی بر تحقیقات علمی عمیق و گسترده یی شده بود
بعد از یکسال که آزمایش های بسیار جالبی را با نتایج بسیار ارزشمندی به دست آورده بودم، نزد آن خانم آوردم و شمش طلا خرده شده و تکه تکه را که هزار جور آزمایش روی آن انجام داده بودم را داخل یک جعبه روی میز خانم تلفنچی گذاشتم. به محض اینکه چشمش به من افتاد مرا شناخت و با لبخند پر مهر و امیدی، از من پرسید: آیا از تحقیقات خود، نتایج لازم را بدست آوردید؟فوراً پاسخ دادم: بلی، نتایج بسیار عالی و شایان توجهی، بدست آوردم. به همین دلیل نزد شما آمده ام که شمش را پس بدهم، ولی بسیار نگران هستم زیرا این شمش، دیگر آن شمش اولی نیست، ودر جعبه را باز کردم و شمش تکه تکه شده را به او نشان دادم و پرسیدم حالا باید چه کار کنم؟ چون قسمتی از این شمش را بریده ام، سوهان زده ام و طبیعتاً مقداری از طلاها دور ریخته شده است. خانم تلفنچی با همان روی خوش لبخند بیش تری زد و به من گفت: اصلاً مهم نیست، نتایج آزمایش شما برای ما مهم است.مسئولیت پس دادن این شمش با من است
وقتی با قدم های آرام و تفکری ژرف از آنچه گذشته است، به خوابگاه می آمدم، به این مهم رسیدم، که علت ترقی کشورهای توسعه یافته، همین اطمینان خاطر و احترام کارکنان مراکز تحقیقاتی می باشد و بس، یعنی کافیست شما در یک مرکز آموزشی، دانشگاهی و یا تحقیقاتی کار کنید، دیگر فرقی نمی کند که شما تلفنچی باشید یا استاد، مجموعه آن مراکز در کشور های پیشرفته دارای احترام هستند و بسیار طبیعی است که وقتی دست یک پژوهشگری در امر تحقیقات و یا تمام تجهیزات باز باشد و دارای احترامی شایسته باشد، حاصلی به جز توسعه علمی در پی نخواهد داشت

http://www.d4ir.com/

فقط با یک چوبدستی