به غضنفر میگن به زنبورایی که از کندو محافظت می کنن چی میگن؟
میگه: میگن خسته نباشید!
به دیوانه هم اتاقی بودن، یک روز خبر میارن که دو تاشون دارن بالا و پایین میپرن
و میگن: ما سیبزمینی هستیم و داریم تو روغن سرخ میشیم ولی سومی ساکت نشسته!
رئیس تیمارستان هم طبق معمول رفت که این دیوونه رو مرخص کنه.
قبلش ازش پرسید: تو چرا با دوستات نیستی؟ تو چرا بالا پایین نمیپری؟
دیوونه سومیه هم میگه: آخه روغن کم بود، من کف ماهیتابه چسبیدم!
یك حقیقت زندگی: هر چقدر به دیگران كمك كنی چند برابر ش از جایی كه فكرشو نمكنی بهت كمك میشه میگی نه؟ شماره حساب منو یادداشت كن……….!
معلم: كی می دونه چرا هواپیما پروانه داره؟
رضا: آقا اجازه؟ برای اینكه خلبان عرق نكنه!
معلم: از كجا فهمیدی؟
رضا: آقا اجازه؟ یه دفعه كه ما داشتیم فیلم تماشا می كردیم، دیدیم كه وقتی پروانه هواپیما از كار افتاد، خلبانه خیس عرق شد!
غضنفر میره كتابخونه، داد میزنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه.
آقاهه بهش میگه: آقا! اینجا كتابخونه هست.
غضنفر میگه: ببخشید… بعد یواش در گوش آقاهه میگه: یه ساندویچ بدین با سس اضافه!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر